در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
شرایط آتشبس پس از جنگ دوازده روزه را چطور ارزیابی میکنید؟
آتشبس شکننده است. آتشبس را آمریکا اعلام کرد، اسرائیلیها رسما آن را پذیرفتند و ایران اعلام کرده که اگر طرف مقابل تجاوز را ادامه ندهد به آتشبس پایبند خواهد بود. اما آتشبس مبتنی بر هیچ رویه بینالمللی نیست و مستندی که تثبیت آن را تضمین کند نیست؛ بنابراین آتشبس قابل استناد نیست و برای ادامه آن نیز تدبیری نشده است. وضعیت فعلی متزلزل و بیثبات است که میتواند با هر تحرک و اقدامی به هم بخورد و تبدیل به وضعیت دیگری شود. البته شرایط بینالمللی و شرایطی که آمریکاییها و اسرائیلیها با آن روبهرو هستند، چندان حاکی از این نیست که مجددا جنگی خواهد شد. آمریکا و اسرائیل مدعی پیروزی و نابودی اهداف مورد نظر خود و تاسیسات هستهای ایران هستند. آنها در عرصه بینالملل برای خود فضای پیروزی بزرگ و تاریخی ایجاد کردند. رییسجمهوری آمریکا براساس همین فضاست که درخواست کرده نخست وزیر اسرائیل از دادگاههای داخلی و بینالمللی تبرئه و خلاص شود؛ بنابراین در فضای بینالمللی این پیروزی و دستاورد توجیهکننده شروع دوباره جنگ نیست. البته وضعیتی که ترامپ و نتانیاهو دارند میتواند مستعد به هم ریختن دوباره شرایط باشد.
چطور؟
آقای ترامپ اگر از موضوع ایران و جنگ اوکراین و غزه خلاصی پیدا کند، باید با اوضاع داخلی متلاطم آمریکا روبهرو شود. وضعیت مهاجران آمریکای لاتین در ایالات متحده آتش زیر خاکستر است. مصوباتی که ترامپ برای اخراج آنها گرفته و مسائل مرتبط با مهاجران سویه ملتهب ماجرا است. موضوع دانشگاهها و درگیری که ترامپ با مراکز دانشگاهی پیدا کرده بسیار متشنج و آبستن اتفاقات مهمی در آمریکا خواهد بود. هرچند که فعلا آن را مدیریت کردهاند. بحث دانشجویان خارجی که سرمایه هنگفتی برای آمریکا محسوب میشود نیز وجود دارد. ترامپ تلاش دارد تا این دانشجویان را به بهانههای مختلف مثل حمایت از فلسطین و... اخراج کند. موضوع انتخابات میاندورهای کنگره نیز وجود دارد. پوشش همه اینها مشکل سیاست خارجی و جنگ در عرصه بینالملل شده و این مجوز را در سنا به آقای ترامپ دادند که رییسجمهوری را محدود نکنید تا بتواند جنگ را اداره کند. یعنی اگر جنگ و تخاصمی در عرصه بینالملل برای آمریکا نباشد و صلح برقرار شود، ترامپ طبیعتا در مواجهه با مسائل داخلی آمریکا دچار معضلات و چالشهای سختی خواهد شد؛ بنابراین باید توجه کرد که تداوم تنش و تخاصم با آمریکا چه امتیازی برای ترامپ در داخل این کشور است. همین وضعیت برای اسرائیل نیز وجود دارد. یعنی اگر نتانیاهو از جنگ با ایران که ادعا میکند حیات و ممات اسرائیل به ایران بستگی دارد و جنگ غزه خلاصی پیدا کند، دو دادگاه در پیش دارد که حتما به زندانیشدن او منجر میشود. اما امروز به دلیل شرایط جنگی و موضوع ایران و غزه به او معافیت میدهند تا بتواند به اسرائیل رسیدگی کند.
به نظرتان در این شرایط ایران چه میتواند بکند؟
اگر ما درست عمل کنیم، بدون اینکه احتیاج داشته باشیم با آمریکا و رژیم اسرائیل تخاصم کنیم، به دلیل وضعیت داخلی دچار مشکلاتی هستند که امکان گرفتاریها و درگیریهایشان به مراتب بیش از اهدافی است که ما میتوانیم در تخاصم به آن برسیم. اگر در شرایط فعلی برداشت درستی از وضعیت داشته باشیم و از مجامع بینالمللی به درستی استفاده کنیم، میتوانیم شرایط را به سود خود تغییر دهیم. اقدام مجلس برای تعلیق همکاری ایران با آژانس ما را با معضل بزرگی روبهرو کرد. چراکه میتوانستیم از رابطه با آژانس بهرهبرداری کنیم.
به جای تخاصم باید راه مذاکره را در پیش گرفت. آمریکا و اروپا امروز دنبال مذاکره هستند و مابقی عناصر بینالمللی به دنبال این هستند که مذاکره را بپذیریم. اینکه چه بدهیم و چه بگیریم بحث دیگری است ولی اگر زیر بار مذاکره نرویم و بر غنیسازی تاکید کنیم مشکلی را از ما حل نمیکند. ما در طول ۱۲ روز جنگ امکانات زیادی را از دست دادیم.
از سوی دیگر همانطور که توضیح دادم، اگر در شرایط کنونی به سمت مذاکره و کاهش تنش پیش برویم غیرمستقیم میتوانیم بحران را به داخل آمریکا و اسرائیل منتقل کنیم. اگر زمان بگذرد و نتانیاهو بتواند شرایط داخلی اسرائیل را کنترل کند، خود را پیروز جنگ نشان دهد و در انتخابات زودهنگام آرا را به دست آورد و به تنهایی حکومت را در دست گیرد، فرصت امروز نیز از دست خواهد رفت. چراکه اگر دولت ائتلافی و فشار بر نتانیاهو وجود نداشته باشد وضعیت برای ما مناسب نخواهد بود.
تجاوز آمریکا و اسرائیل به ایران باعث شده تا بسیاری در داخل مذاکره را بیهوده و حتی فریب بدانند. به هر حال ایران در استانه دور ششم مذاکرات با آمریکا بود که اسرائیل به خاک کشور تجاوز کرد. فکر میکنید پس از این شرایط مذاکره چگونه و برچه اساسی توجیه دارد؟
پرسش این است که مذاکره برای چه وقتی است؟ مذاکره قرار است جنگ را تبدیل به صلح کند. پس از تجاوز اسرائیل به ایران، آقای عراقچی اعلام کرد که برای دفاع از منافع ملی در دور ششم مذاکره که پیش از تجاوز اسرائیل در حال برنامهریزی بود شرکت میکند. موضع وزیر خارجه این بود. چرا آقای عراقچی نرفت؟ اگر ایران در مذاکرات یکشنبه با آمریکا شرکت میکرد آیا چیزی را از دست میداد؟ آیا باز هم آمریکا پس از مذاکره با ایران در جنگ از اسرائیل حمایت میکردند؟ اینها سوالاتی است که مخالفان مذاکره باید پاسخ دهند. اگر مذاکره کنیم ممکن است بسیاری از اتفاقات و حتی جنگ رخ دهد ولی کارهایی که انجام ندادیم و میشد انجام داد را هم باید در نظر گرفت.
حتی به فرض پذیرش مذاکره، ایران بر ادامه غنیسازی اصرار دارد و آمریکا میخواهد برنامه هستهای برچیده شود. آیا نقطهای برای شروع مذاکرات وجود دارد؟
غنیسازی و صنعت هستهای ما، همانطور که اعلام کردیم و دنیا هم میداند صنعتی بومی است. این صنعت و تکنولوژی در ذهن و فکر دانشمندان ماست. حالا اگر این صنعت، شش ماه یا یک سال متوقف شود دانشمندان ایران این صنعت را فراموش میکنند؟ در حالی که ممکن است مابهازای آن کشور آرامش در کشور و از بین نرفتن زیرساختها و انسانها باشد؟ باید دید کدام وضعیت برای منافع ملی ارجحیت دارد. آیا در شرایط جنگی و وقتی وضعیت دفاعی کشور به شکلی است که جنگندههای آمریکایی و اسرائیلی میتوانند به زیرساختها ضربه بزنند به تخاصم ادامه دهیم؟ یا منافع ملی در این است که فضایی را به وجود آوریم تا کشور امکان اصلاح زیرساختها و نواقصی که در دفاع از خود دارد را تامین کند؟
ایران هم مورد تجاوز اسرائیل قرار گرفت و هم تجاوز آمریکا به تاسیسات هستهای صلحآمیزی که کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آن مستقر بودند. ایران به شورای حکام شکایت کرد، اما حتی در حد محکومیت لفظی نیز حاضر به موضعگیری نشدند. چراکه آنها به اسرائیل حق دادند که ما دنبال بمب هستیم و دنبال بمببودن با غنیسازی ۶۰ درصد مشروعیت بینالمللی پیدا کرده بود. ما توجیهی برای غنیسازی ۶۰ درصد نداشتیم و شورای حکام در قبال این اتفاق نتوانست تصمیمگیری کند. همچنین سه بار به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کردیم، اما نتیجه آن در حد اعلام موضع کشورها بود. چراکه آنها حق دفاع را به اسرائیلیها دادند. البته اینکه چرا دنیا این رفتار را با اسرائیل دارد بحث دیگری است، اما باید بدانیم که امروز شرایط ایران در نظام بینالملل چگونه است.
ما نگاه به شرق را برای نزدیکبودن به دو عضو دائم شورای امنیت انتخاب کردیم، اما دو رای این کشورها در جریان سه جلسه شورای امنیت چه دردی دوا کرد؟ مواضع چین و روسیه در هنگامی که ما بمباران میشدیم چقدر در جلوگیری از تجاوز موثر بود؟ آیا روسها که ما آلوده تجاوز آنها به اوکراین شدیم به اندازه یک فشنگ به ایران کمک کردند؟ بنابراین مجموعه اینها نشان میدهد که ادامه تنش و عدم رفتن به سمت گفتوگو به سود ایران نیست. ممکن است در گفتوگو چیزهایی را از دست بدهیم و مثلا به سمت شکلدهی به یک کنسرسیوم برویم. اما تکنولوژی و توانایی غنیسازی ما از بین نخواهد رفت. باید راهحلی پیدا کنیم که ما را از اتهام تلاش برای ساخت بمب اتم رها کند و دنیا اقناع کند که ما یک کشور محترم هستیم و میتوانیم با جهان در شرایط صلح زندگی کنیم. این جز با مذاکره و گفتوگو امکانپذیر نیست.
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
گفتوگوی فراز با مشاور سازمان محیط زیست
لایحه سازمان ملی مهاجرت اصل هشتاد و پنجی شد
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش